نویسنده

علی اسدی
Ali Asadiحجت الاسلام علی اسدی فارغ التحصیل حوزه علمیه قم و دارای کارشناسی ارشد جامعه شناسی؛ مسئول و از مدرسین مدرسه سها میباشند.
اجتماع نباید قید و بند علم بشود، علم باید حاکم بر اجتماع باشد

سرفصل مباحث
اجتماع نباید قید و بند علم بشود، علم باید حاکم بر اجتماع باشد.
“نقدی بر سیاست زدگی جریان علم در ایران معاصر”
• امروزه اکثریت دانش پژوهان متاسفانه به راحتی نابترین مفاهیم فلسفی را به مفاهیمی آغشته به سیاست تبدیل میکنند. ما نمیگوییم فلسفه نباید کاربرد اجتماعی داشته باشد، اما تأکید میکنیم که پیش از هر چیز، باید فلسفه را به درستی فهمید. هنگامی که میخواهیم جامعه را درک کنیم، نباید آن را از دریچه سیاست زدگی بفهمیم. بر این مسئله تأکید فراوان داریم که در ایران، سیاست زدگی به شدت رواج دارد.
• به عنوان مثال، اگر ما بپرسیم که نظر شما درباره فلان رئیس جمهور چیست، آیا میتوانید در این مورد اظهار نظر کنید؟ حتی برای صحبت درباره یک رئیس جمهور نیز باید او را در چارچوب یک نظام مفهومی فلسفی تحلیل و بررسی کرد. این بدان معنا نیست که او خود دارای دستگاه مفهومی فلسفی است یا نظری خاص دارد، بلکه این ما هستیم که باید او را درون یک دستگاه مفهومی فلسفی تحلیل کنیم. فرض کنید او فردی عوام است؛ در این صورت، باید بتوانیم آن فرد عامی را در چارچوب فلسفی توضیح دهیم. همه چیز را میتوان در دستگاه مفهومی فلسفه مورد بحث قرار داد.
• فلسفه حتی با کوچکترین جزئیات زندگی نیز سر و کار دارد. این که ما توانایی انجام چنین کاری را داریم یا نه، به اصل قضیه ارتباطی ندارد. غرب توانسته است دستگاه مفهومی خود را شکل دهد و این امر حاصل ۴۰۰ سال تلاش است. کانت نیز با استفاده از این پیشینه، «نقد عقل محض» را نوشت و کتابی با عنوان «سنجش خرد ناب» به رشته تحریر درآورد. کانت با نوشتن سه نقد، تمامی مفاهیم فرهنگ، سیاست، اقتصاد و غیره را در قالب یک دستگاه مفهومی منسجم ارائه کرد. پس چرا ما نتوانیم؟ ما از توانایی های بیشتری برخورداریم و پیشینه غنی فلسفی، دینی و روایی در اختیار داریم. این میراث را نباید دستکم گرفت.
• کانت ۱۲ سال برای نوشتن یک کتاب وقت صرف کرد و با دوری از حواشی، به نتیجه رسید. اما اگر ما ۱۲ سال برای نوشتن کتابی تلاش کنیم، بلافاصله به ما برچسب سکولار زده میشود. متأسفانه امروزه به افرادی که میخواهند متمرکز بر روی یک کار علمی باشند، برچسب سکولار زده میشود، تنها به این دلیل که در گوشه ای مشغول فعالیت علمی هستند. در حالی که حتی اگر ما نیز بخواهیم کار علمی متمرکزی انجام دهیم، باز هم آن کار در خدمت انقلاب و پیشرفت جامعه خواهد بود. این چه ارتباطی با سکولاریسم دارد؟ برخی میگویند علم باید در بستر اجتماع شکل بگیرد، اما علمی که در چنین بستری متولد شود، قطعاً عوامزده و سیاستزده خواهد بود. علم باید فراتر از اجتماع و با نظارت بر آن شکل گیرد. البته این بدان معنا نیست که علم نباید به اجتماع توجه کند، اما اجتماع نباید به عنوان قید و بند برای علم عمل کند. این نکته از اهمیت بالایی برخوردار است.