آغاز انقلاب کوپرنیکی در فلسفه دکارت

فلسفه مدرن در آثار فیلسوفانی چون دکارت و هیوم به نقطه اعلای خود دست یافت. رنه دکارت با انقلابی فلسفی، ذهن انسان را به عنوان بنیاد شناخت مطرح ساخت و “منِ اندیشنده” را محور تفکر قرار داد. این “من” که در قالب فاعلی شناسا و اراده‌مند ظاهر می‌شود، سرچشمه اراده خود را از احساسات می‌گیرد. اما چرا احساسات چنین جایگاه محوری یافت؟ زیرا در این دستگاه فکری، پیش از تجربه ذهنی، هیچ واقعیت معتبری وجود ندارد که بتواند مبنای شناخت قرار گیرد.

رایگان!